تغییر مسیر زندگی من از جایی شروع شد که نوع فکر کردنم تغییر کرد.
مدرسه آبی با دغدغه‌های روز جامعه همراستاست و محتوای آن به‌روز و کاربردی باقی می‌ماند. پیش از این دوره، هیچ ارتباطی با عدد و رقم نداشتم؛ اما حالا این ارتباط برایم جذاب و معنادار شده است. یکی از مهم‌ترین درس‌هایی که از مدرسه آبی گرفتم این بود: هیچ داده‌ای را بدون فکت و تحلیل نپذیر.

مدرسه به من یک جعبه ابزار داد تا بتوانم با کمک آن، هم دانشم را عمق ببخشم و هم تجربه‌هایم را بهتر دسته‌بندی کنم.

قرار گرفتن در حلقه‌ای از انسان‌هایی با تفکرهای متنوع و سطوح مختلف دانش، یکی از بزرگ‌ترین دستاوردهای من در این دوره بود. اگر می‌خواهیم مشاور خوبی شویم، باید نوع نگاه‌مان به جهان را تغییر دهیم.

در مدرسه، قبل از هر چیز برای من یک نظم ذهنی و ساختار‌بندی شکل گرفت؛ همچنین مهارت نگاه کردن به پشت صحنه‌ی مسائل.

برای من این دوره، فرصتی بود که در آن توانستم مسیر شغلی‌ام را تغییر بدهم و یک مسیر جدید را آغاز کنم. تمرین‌ها و کارهای عملی‌ای که انجام می‌دادیم، به‌همراه تجربه‌های واقعی در طول دوره، تأثیر زیادی در فرایند آموزش داشت.

من احساس می‌کردم از جایی که الان هستم، باید یک رده بالاتر برم، و مدرسه آبی جایی بود که می‌تونستم این ارتقا رو تجربه کنم.مدرسه آبی خیلی خوب تونسته استانداردهای بین‌المللی رو در داخل کشور بومی‌سازی کنه و به‌خوبی اون‌ها رو ارائه بده. مهم‌ترین دستاوردی که از این دوره داشتم، نظم فکری‌ای بود که بهم داد، به‌همراه روش و مهارت حل مسئله.
به‌نظرم کار مدرسه آبی، زنده نگه‌داشتن امید برای آدم‌هایی‌ـه که هنوز به ایران و ایرانی بودن‌شون افتخار می‌کنن.

مدرسه آبی، فارغ از اینکه روی حرفه‌ی مشاوره مدیریت تمرکز دارد، در واقع روی کل صنعت مشاوره مدیریت هم کار می‌کند.
طی کردن مسیر مدرسه آبی و مدل فکری‌ای که در آن یاد گرفتم، بزرگ‌ترین دستاورد من بود؛ چیزی که در کارم بسیار اثرگذار بوده است.
به نظرم اگر کسی بتواند در این تیم‌ها کار را پیش ببرد و مسئولیت‌ها را انجام دهد، در دنیای کسب‌وکار و در مدیریت تیم‌ها با مشکلی مواجه نخواهد شد.

مدرسه باعث شد جهت خودم را پیدا کنم. با اینکه هنوز مقصد نهایی‌ام را نمی‌دانم، اما کمکم کرد با اطمینان خاطر بیشتری قدم بردارم و مسیر خودم را بشناسم.
مدرسه را به همه کسانی پیشنهاد می‌کنم که می‌خواهند در حوزه بیزینس فعالیت کنند؛ چه در ابتدای راه باشند، چه مدیرعامل یک مجموعه.

من قبل از مدرسه آبی، کار مشاوره را فقط در حد تحلیل می‌دیدم، اما مدرسه این طرز فکر را در من تغییر داد.

یکی از ویژگی‌های مدرسه آبی این بود که با افراد متفاوتی روبه‌رو می‌شدی، و کار کردن با این آدم‌ها برای من تجربه‌ای جذاب، جدید و خیلی خوب بود.

انگار یک قفس شیشه‌ای دور من بود و مدرسه این امکان را به من داد که بتونم اون قفس رو بشکنم.

مدرسه آبی به من کمک کرد نوع فکر کردن و نگاه کردنم به مسائل مختلف تغییر کنه، و نحوه شناخت و درک بیزینس‌ها برام کاملاً متفاوت شد. به نظر من، ماموریت مدرسه مشاوره مدیریت شاپرک اینه که طرز فکر های قدیمی نسبت به بیزینس رو تغییر بده.

مدرسه باعث شد خیلی بزرگ‌تر فکر کنم. یاد گرفتم در مدیریت شغلم، زندگی و کارهایی که باید در مدرسه انجام می‌دادم، بهبود ایجاد کنم.

علاقه‌مندم مسیر مشاوره را ادامه بدم و آن را در صنعت گردشگری پیش ببرم.

آورده‌ی مدرسه برای من، کار تیمی، دوستان خوب و این بود که فهمیدم می‌توان تقریباً تمام مسائل دنیا را در یک چارچوب توضیح داد.

مدرسه، مکانیزم آموزشی‌ای که اجرا می‌کنه، همیشه در حال به‌روزرسانی‌ه؛ هم از لحاظ محتوا و هم از نظر روش اجرا.
نکته‌ی مثبت مدرسه برای من این بود که آموزش‌ها بسیار عملی بود و مطالب به‌صورت کاملاً شفاف و مشخص ارائه می‌شد. فرآیند و روش آموزشی هم بسیار کارآمد و روشن بود.

مدرسه آبی به من اطمینان داد که روشی که به‌صورت تجربی استفاده می‌کنم، پشتوانه‌ی علمی دارد و این دو می‌توانند مکمل یکدیگر باشند.
برای ما تبدیل به یک عادت شد که در زمان محدود، باید یک کار را تحویل بدهیم و به‌سادگی از کنار مشکلات و مسائل عبور نکنیم.
آورده‌ای که برای من داشت، پشتکار، اعتمادبه‌نفس و حس موفقیت بود؛ اینکه به این فکر کنم اگر این مشکل حل شود، می‌تواند در کار یا زندگی افراد زیادی اثرگذار باشد.

تغییری که در مدرسه به‌وجود اومد، حرکت به‌سمت اجرایی‌تر شدن کارها بود؛ اینکه کارها رو درست‌تر، دقیق‌تر و آکادمیک‌تر پیش ببریم.

مدرسه به آدم دید می‌ده، تعهد می‌ده و کمک می‌کنه ویژن‌ت رو تعریف کنی.

آدم در مدرسه قد می‌کشه. واقعاً فکر می‌کنم تجربه‌ای که به دست آوردم، اگر از مسیر عادی می‌رفتم، حداقل سه سال طول می‌کشید.
نتورکی که در مدرسه ساختیم، تیم‌هایی که در هر ماژول با هم کار کردیم و تمرین‌هایی که به‌صورت گروهی انجام می‌دادیم، برای من یک تجربه‌ی کاملاً جدید بود.
این دوره رو به افرادی پیشنهاد می‌کنم که جاه‌طلب و ریسک‌پذیر هستن.
به‌نظر من، کسانی که از این مدرسه بیرون میان، در آینده افراد بسیار تأثیرگذاری خواهند بود.

قبل از این، وقتی وارد یک بیزینس می‌شدم، دلم می‌خواست یه ردی از خودم به جا بذارم. اما مدرسه آبی بهم نشون داد که می‌تونم خیلی قشنگ‌تر و عمیق‌تر به بیزینس نگاه کنم؛ اینکه جریان پول در یک بیزینس چطوری حرکت می‌کنه و چه خدماتی واقعاً برای صاحبان کسب‌وکار ارزشمنده.
مدرسه آبی برای من یک نقطه عطف بود؛ یه لایف‌استایل جدید برام ساخت.

اگه بخوام در یک کلمه بگم چالشه ولی از جنس چالش خوبه نه چالش بد چون باعث بفهمی کجای کاری و خودتو محک میزنی من با ورودم به مدرسه آبی و الان که دوره تموم شده احساس میکنم خیلی ادم متفاوت تری شدم .

من همیشه عاشق ماجراجویی بودم و دلم می‌خواست در کسب‌وکارهای مختلف سرک بکشم و با ساختار اصلی اون بیزینس‌ها آشنا بشم.
مدرسه برای من حکم جاده ابریشم رو داشت؛ جاده‌ای که افکار مختلفم رو به هم متصل کرد. همون‌طور که می‌دونی، جاده ابریشم شاهراهی بود که کشورها رو به هم وصل می‌کرد، و مدرسه برای من هم یه همچین اتفاقی بود.
مایندست ما نسبت به بیزینس‌ها تغییر پیدا کرد. انگار که ما در یک شب، رهِ صد ساله رفتیم با یادگیری بیزینس مدل.

مسیر جدید و جالبی را تجربه کردم. خیلی مهمه که وقتی می‌خوای مدرسه شاپرک رو شروع کنی، بدونی دقیقاً قراره چه چیزی دریافت کنی؛ و اگر آدمِ درستش باشی، مدرسه می‌تونه خیلی بهت کمک کنه.

من قبلاً در حوزه کوچینگ کار می‌کردم و همیشه به مشاوره سازمانی علاقه‌مند بودم. همین باعث شد که مدرسه آبی را برای گذراندن مسیر جامع مشاوره مدیریت انتخاب کنم.
این مسیر، یک مسیر پروژه‌محور، پرکار و همراه با یک جمع یادگیرنده‌ی خیلی خوب بود. مدرسه آبی از پایه و اساس شروع کرد و همه‌چیز به‌صورت اصولی و دقیق آموزش داده شد.
با پروژه‌ها و کارهای عملی و تیمی‌ای که داشتیم، همه‌چیز خیلی ملموس شد. فرصت این را داشتیم که تمرین کنیم، اجرا کنیم و همین باعث شد یادگیری به‌صورت عمیق اتفاق بیفتد. از آن نوع یادگیری‌ها بود که می‌توانی در عمل هم پیاده‌اش کنی، و به‌نظرم این نشان می‌دهد که مدل آموزشی، مدل درستی بوده است.
اگر بخواهم بگویم بهترین چیزی که یاد گرفتم چه بود، می‌گویم “بیزینس مدل”؛ چون واقعاً آن را به‌خوبی درک کردم. ولی در مجموع، بهترین چیزی که یاد گرفتم “کار تیمی” بود؛ اینکه در این حرفه، کار انفرادی به اندازه کار تیمی جواب نمی‌دهد.
مدرسه آبی را به تمام کسانی پیشنهاد می‌کنم که می‌خواهند مشاوره مدیریت و سازمانی را به‌عنوان شغل خود انتخاب کنند یا در این مسیر هستند و می‌خواهند خودشان را توسعه دهند.

مدرسه شاپرک می‌تونه یک نقطه شروع برای من باشه تا بفهمم بیزینس چطور کار می‌کنه. یواش‌یواش از خودِ مشاوره مدیریت هم خوشم اومد و به‌عنوان یک مسیر شغلی بهش فکر می‌کنم و دوست دارم در اون موفق باشم.
من مدرسه رو به کسایی که صاحب کسب‌وکار هستن پیشنهاد می‌دم؛ نه لزوماً برای اینکه بخوان مشاور مدیریت بشن، بلکه برای اینکه وقتی می‌خوان مشاور بگیرن، بتونن زبان همدیگه رو بهتر بفهمن.

در این مدتی که در مدرسه بودیم، تجربه‌ای جالب و متفاوت برایم رقم خورد؛ هم از بابت رویکرد و ذهنیتی که نسبت به مسائل و مفاهیم داشتند.
بزرگ‌ترین تغییری که در خودم حس کردم، شناخت بهتر نقطه‌ضعف‌هایم بود. همچنین، ذهنیتم نسبت به بیزینس مدل تغییر کرد و باعث شد نقاط قوتم را بهتر بشناسم و بدونم روی چه چیزهایی باید تمرکز کنم.
این دوره را به افرادی پیشنهاد می‌کنم که در ابتدای مسیر راه‌اندازی کسب‌وکارشان هستند؛ چون به آن‌ها کمک می‌کند تا مایندست درست‌تر و عمیق‌تری نسبت به بیزینس پیدا کنند. به‌نظرم آگاهی محیطی‌ای که این دوره نسبت به فضای کسب‌وکار می‌دهد، بسیار ارزشمند است.
اگر بخواهم حس خودم نسبت به «شاپرک» را در یک کلمه بگویم، آن کلمه «حرفه‌ای بودن» است؛ چرا که همه‌چیز با نظم و در سطحی حرفه‌ای پیش می‌رود.

بیشتر از اینکه صرفاً تئوری یاد بگیریم، روی کار عملی تمرکز داشتیم.

اینکه از نزدیک ببینیم کلاینت یعنی چه، با یک مسئله واقعی طرف بشیم، خودش تجربه‌ای جذاب و متفاوت بود. بزرگ‌ترین چالشی که برای من ایجاد شد، همین پارادایم شیفت بود. داده‌ها، پیش‌فرض‌ها و ذهنیتی که از قبل با خودم آورده بودم، در این دوره بارها به چالش کشیده شد. این اتفاق باعث شد نگاه جدیدی به تحلیل، مسئله و تصمیم‌گیری پیدا کنم.

چیزی که این دوره برای من متفاوت کرده، همین تجربه‌ی واقعی بودن چالش‌هاست.

من واقعاً وارد یک چالش ذهنی شدم. مغزم درگیر شد، چون با کیس‌های واقعی طرف بودم؛ نه فقط یک تمرین تئوریک. آدمی که کیسش را تحلیل می‌کردیم، روبه‌روی ما نشسته بود، سؤالاتش واقعی بود، دغدغه‌هایش ملموس. این تجربه باعث شد عمیق‌تر فکر کنم و با موضوع درگیر بشم.

پازل مشاوره مدیریت در این دوره برای من تکمیل شد و بحث استراتژی در لایه های مختلف برای خیلی جذاب بود خیلی وقت ها در این لایه ها تردد زیادی داشتم و درک اینکه در کدام لایه هستیم برای من سخت بود و این دوره باعث شد درک واضح و شفافی از استراتژی و لایه های آن داشته باشم.

در دوره، اطلاعاتی که یاد گرفتیم به‌صورت عملی درباره‌ی چگونگی انجام کارها بود و نگرشی شکل گرفت که چگونه به مسائل نگاه کنیم و از چه زاویه‌ای به سراغ‌شان برویم.
آشنایی با متدولوژی Rally برای من بسیار جالب بود؛ شناخت مراحل مختلف آن و اینکه محدود به مشاوره نیست و در کار خودم قابل استفاده است، برایم بسیار مفید بود. همچنین فهمیدم چگونه استراتژی شکل می‌گیرد و اجرا می‌شود.
شاپرک یک مدل آموزش کاملاً متفاوت برای ما ایجاد کرده است.

محتوایی که شاپرک ارائه می‌داد با بقیه محتواها تفاوت داشت؛ کاملاً مشخص بود که کاربردی، عملی و مبتنی بر اتفاقات و کیس‌های واقعی است. از نظر عملی و تجربی کاملاً به‌روز و قابل اجرا بود.
یه جاهایی واقعاً کارم رو سخت کرد؛ فکر می‌کردم در مسیر شغلی‌ام ته قله‌ای که می‌شه زد دماونده، اما الان دیدم نه، ته قله اورسته! باید بلندمدت‌تر، حرفه‌ای‌تر و جدی‌تر نگاه کرد.
آنچه در فضای مدرسه دیدم، مبتنی بر واقعیت، مباحث علمی، تجربه شرکت‌های بزرگ و آن چیزی بود که شاپرک در ایران به آن رسیده.
از این جهت می‌گم سخت‌تر شده چون ظرف فکری من رو خیلی بزرگ‌تر کرد. الان دیگه در حد دماوند فکر نمی‌کنم، می‌دونم می‌شه به اورست هم رسید.
چیز مهمی که یاد گرفتم، تفاوت بین advisor و consultant بود. من قبلاً بیشتر در فضای advisor بودم و الان بعد از دوره، این مسیر تغییر کرده.
نکاتی که در کلاس گفته می‌شد رو با کیس‌های خودم تطبیق می‌دادم و بعد از هر ماژول که برمی‌گشتم مشهد، توی پروژه‌هام شروع می‌کردم به تمرین کردن.
کسی که واقعاً بخواد مسیر مشاوره رو حرفه‌ای ادامه بده و به‌عنوان کار اصلی زندگی‌ش انتخاب کنه، حتماً توصیه می‌کنم.
شاپرک آبی، فوق‌حرفه‌ای.

من از زمانی که وارد رشته اقتصاد و بعدش مدیریت شدم، توی ذهنم همیشه بود که باید یه جایی به مسیر مشاوره مدیریت برسم.
قبل از اینکه نزدیک به شاپرک بشم، وقتی اسم مشاوره مدیریت و مدرسه می‌اومد، شماره یک ذهنم شاپرک بود؛ نمی‌شه به این مسیر شغلی فکر کرد ولی به شاپرک آبی فکر نکرد.
اگر علم مدیریت را به دو بخش تقسیم کنیم، یک بخشش مدیریت از نظر عملی است و بخش دیگرش هنر مدیریت. بیشتر دوره‌هایی که چه داخل و چه خارج از ایران برگزار می‌شن، تمرکزشون روی علم مدیریت هست، اما مدرسه شاپرک تا حد خیلی خوبی اون بخش هنر مدیریت را منتقل می‌کنه. تفاوت اصلی‌اش با بقیه دوره‌ها هم اینه که سعی می‌کنه بدون مرزبندی بین هنر و علم مدیریت، اون هنر را هم بهت یاد بده.
صادقانه بگم، من الان خودم را با قبل از دوره، یک آدم متفاوت می‌بینم. قبل‌تر تمرکزم کاملاً روی مسائل علمی بود و توی هر دوره‌ای که شرکت می‌کردم می‌گفتم یه درصد کمی به علمم اضافه شد، ولی از شروع تا پایان این دوره، کمی هنری‌تر شدم. تفاوت اصلی‌ام با گذشته اینه که قسمت‌هایی از علم مدیریت که یاد گرفته بودم، شاپرک با یک هنری اون‌ها را روی بوم نقاشی کشید.
الان که برگشتم به سازمان، هنر حل مسئله را با شیوه‌ای جلو می‌برم که خیلی کوتاه‌تر و با صرف انرژی کمتر به جواب می‌رسه.

شاپرک آبی، هنر مدیریت

صنعت مشاوره مدیریت برای من پیچیده و گنگ بود، اما بعد از دوره این مسیر خیلی شفاف‌تر و ساده‌تر شد.
قبل از مسیر مشاوره مدیریت انتظار داشتم دیتاهای مفید برای کسب‌وکار خودم را بدست آورم، اما با آشنا شدن به دنیای مشاوره مدیریت فهمیدم که علاوه بر خدمات دیجیتال مارکتینگ، می‌توانیم خدمات مشاوره مدیریت نیچ ارائه دهیم و تاثیرگذار در رشد کسب‌وکارها باشیم، که این امکان‌پذیر است.
مدرسه آبی دیدگاهی به من نشان داد که جای رشد و سرمایه‌گذاری وجود دارد و سرمایه‌گذاری اصلی روی خودمان است تا به جایی برسیم که ارزشمند باشد.
در سه سال گذشته دوره‌های زیادی شرکت کردم، اما مدرسه آبی متفاوت‌ترین مسیر بود، متفاوت به معنای واقعی. بقیه دوره‌ها روی تئوری تمرکز دارند، اما این مدرسه کاملاً عملی، کاربردی و به‌روز بر اساس مسائل روز جامعه است که آن را خاص و جذاب کرده است.
مدرسه آبی برای من باعث تغییر ذهنیت شد.
این مدرسه را به کسانی پیشنهاد می‌کنم که می‌دانند چه می‌خواهند و اگر این مسیر آن‌ها را به خواسته‌شان می‌رساند، شک نکنند و شرکت کنند.

“بزرگ‌ترین دستاورد من از این دوره، ماینست حل مسئله است. نکاتی که از هر ماژول گرفتیم می‌تواند راهنمایی باشد برای ما تا در مسیر بزرگ و جذابی که پیش رو داریم، از آن‌ها استفاده کنیم.

با توجه به علاقه‌ام در حوزه تولید و بهره‌وری، می‌خواهم اولین پروژه خود را در صنعت تولید پوشاک، با هدف افزایش تولید، بهره‌وری و سودآوری برای برندهای مختلف پوشاک آغاز کنم.

این دوره را به کسانی که در حوزه کاری خود به ثبات رسیده‌اند و دوست دارند محیط‌های جدیدی را تجربه کنند، دانش جدیدی کسب کرده‌اند و در سازمانی اثرگذاری داشته‌اند ولی می‌خواهند در سازمان‌های دیگر هم اثرگذار باشند، توصیه می‌کنم.

در مدرسه، تعهد بچه‌های شاپرک نسبت به یادگیری ما بسیار پررنگ بود. تمام دغدغه‌شان انتقال دانش و مسیری بود که برای ما طراحی کرده بودند؛ از طراحی ماژول‌ها، پروژه‌ها و تمرین‌ها. این دغدغه برای من نشان‌دهنده تعهد واقعی‌شان بود که می‌خواستند به ما آموزش دهند.

بزرگ‌ترین تفاوت مدرسه شاپرک آبی با بقیه دوره‌ها، مدل برگزاری کلاس‌ها بود. برای من یک تجربه مثل سفر بود؛ با هم شروع کردیم، شهرهای مختلف را دیدیم و حالا به مقصد رسیدیم. حالا خودمان می‌توانیم پشت فرمون بنشینیم و دوباره این سفر را تجربه کنیم.”